(عامیانه) نزدیک به خطر یا احتمال وقوع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It was a close call; the car only just missed me.
به خیر گذشت؛ ماشین درست از پهلویم رد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «a close call (or shave or thing)» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a close call (or shave or thing)