فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Brain Drain
ˈbreɪnˈdreɪn
breɪndreɪn
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
singular
فرار مغزها (مهاجرت تعداد زیادی از افراد با تحصیلات عالی و تخصص‌های فنی از کشور خود به کشورهای دیگر)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Many experts are concerned about the long-term effects of brain drain on the economy.
بسیاری از کارشناسان نگران اثرات طولانی‌مدت فرار مغزها بر اقتصاد هستند.
Brain drain has led to a shortage of skilled professionals in several key industries.
فرار مغزها به کمبود متخصصان کارآمد در چندین صنعت کلیدی منجر شده است.
مترادف و متضاد brain drain
-
noun the emigration of highly skilled or educated individuals from one country to another, often in search of better job opportunities, living conditions, or quality of lifeSynonyms:departure turnover mass exodus
ارجاع به لغت brain drain
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «brain drain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brain-drain
لغات نزدیک brain drain
- - brain coral
- - brain death
- - brain drain
- - brain fart
- - brain fog