آخرین به‌روزرسانی:
Candidly
ˈkændɪdli
ˈkændɪdli
صفت تفضیلی:
more candidlyصفت عالی:
most candidlyمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
از روی بی‌ریایی، رک‌وراست، خالصانه، صادقانه، به‌وضوح، آشکارا، با صراحت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They discussed their opinions candidly at the meeting.
در این جلسه نظرات خود را صادقانه بیان کردند.
He candidly admitted his mistakes to the team.
او با صراحت به اشتباهات خود در تیم اعتراف کرد.
مترادف و متضاد candidly
-
adjective franklySynonyms:honestly openly sincerely
ارجاع به لغت candidly
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «candidly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/candidly
لغات نزدیک candidly
- - candidature
- - candidiasis
- - candidly
- - candidness
- - candied