آخرین به‌روزرسانی:
Cardoon
karˈduːn
karˈduːn
شکل جمع:
cardoonsمعنی cardoon | جمله با cardoon
noun
countable
uncountable
گیاه‌شناسی کنگر فرنگی (گیاهی با برگ‌های نوک‌تیز و گل‌های بنفش که ساقه‌ی برگ‌هایش خوراکی است)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The restaurant uses cardoon stalks in its signature winter stew.
این رستوران در خوراک مخصوص زمستانی خود از ساقه‌های کنگر فرنگی استفاده می‌کند.
Cardoons need to be blanched before cooking to reduce their bitterness.
کنگر فرنگی‌ها باید قبل‌از پخت جوشانده و شوک سرد شوند تا تلخی‌شان کم شود.
ارجاع به لغت cardoon
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «cardoon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cardoon
لغات نزدیک cardoon
- - cardiovascular
- - carditis
- - cardoon
- - cards
- - cards and spades