فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Cheque

    tʃek tʃek
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      cheques

    توضیحات

    در انگلیسی آمریکایی به‌جای cheque از check استفاده می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable A2
    cheque, چک، حواله، برات
    انگلیسی بریتانیایی چک، حواله، برات link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Payment can be made by cheque or in cash.
    - پرداخت می‌تواند با چک یا به‌صورت نقدی باشد.
    - They sent me a cheque for ￡100.
    - یک چک ۱۰۰ پوندی برایم فرستادند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cheque

    1. verb withdraw money by writing a check
      Synonyms:
      check out
    1. noun a written order directing a bank to pay money
      Synonyms:
      check bank check

    Collocations

    ارجاع به لغت cheque

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cheque» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cheque

    لغات نزدیک cheque

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه