با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Constitutionally

    ˌkɑːnstəˈtuːʃənəli ˌkɒnstɪˈtjuːʃənəli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    از نظر بنیه و نیروی جسمانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - constitutionally strong
    - از لحاظ جسمانی قوی (بودن)
    adverb
    از نظر خوی و سرشت، اخلاقاً، از نظر اخلاقی
    - constitutionally incapable of lying
    - به لحاظ اخلاقی ناتوان از دروغگویی
    adverb
    طبق قانون اساسی
    - to be constitutionally eligible
    - از نظر قانون اساسی واجد شرایط بودن
    adverb
    از نظر ساختار (یا ساختمان)
    - Despite the great temperature, the material remained constitutionally the same.
    - باوجود حرارت زیاد، ماده از نظر ساختمانی بدون تغییر باقی ماند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد constitutionally

    1. adverb According to the constitution
      Antonyms: unconstitutionally

    ارجاع به لغت constitutionally

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «constitutionally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/constitutionally

    لغات نزدیک constitutionally

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار