فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Creosote

ˈkriːəsoʊt ˈkriːəsəʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    شیمی کرئوزوت (ماده‌ی شیمیایی کربن‌دار که معمولاً از آن‌ها به‌عنوان نگهدارنده یا ضدعفونی‌کننده استفاده می‌شود)
    • - The strong smell of creosote filled the air.
    • - بوی تند کرئوزوت فضا را پر کرده بود.
    • - Creosote is a commonly used wood preservative.
    • - کرئوزوت عموما یک نگهدارنده‌ی چوب است.
  • verb - transitive
    انگلیسی بریتانیایی به چیزی کرئوزوت زدن
    • - I creosoted the fence.
    • - حصار را کرئوزوت زدم.
    • - He creosoted the timber beams to preserve them.
    • - او برای حفظ تیرهای چوبی به آن‌ها کرئوزوت زد.
  • noun
    دوده
    • - It is important to regularly clean and inspect chimneys to prevent creosote buildup.
    • - تمیز کردن و بازرسی منظم دودکش‌ها برای جلوگیری از تجمع دوده بسیار مهم است.
    • - The chimney removed the creosote.
    • - دودکش دوده را بیرون کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد creosote

  1. noun A dark oily liquid obtained by distillation of coal tar; used as a preservative for wood
    Synonyms: coal-tar creosote

ارجاع به لغت creosote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creosote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/creosote

لغات نزدیک creosote

پیشنهاد بهبود معانی