فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Crosshead

American: ˈkrɔːsˌhed British: ˈkrɒshed

معنی

noun

لوله انتهای میل لنگ یا پیستون موتور بخار، وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان آویخته می‌شود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crosshead

  1. noun a heading of a subsection printed within the body of the text
    Synonyms:
    crossheading

ارجاع به لغت crosshead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crosshead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crosshead

لغات نزدیک crosshead

پیشنهاد بهبود معانی