با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Crosshairs

ˈkrɑːsherz ˈkrɒsheəz
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: cross-hairs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
(در دوربین، تلسکوپ، دوربین سلاح‌های دوربرد و ...) نشانه‌ی هدف‌گیری، مورد هدف
- The sniper focused his crosshairs on the target, ready to take the shot.
- تک‌تیرانداز نشانه‌ی هدف‌گیری خود را روی هدف متمرکز کرد و آماده‌ی شلیک بود.
- I found myself in the crosshairs of an unexpected argument.
- من خودم را مورد هدف یک بحث غیرمنتظره دیدم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت crosshairs

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crosshairs» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crosshairs

لغات نزدیک crosshairs

پیشنهاد بهبود معانی