فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Crosstie

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    (میله یا تیر یا چوب و غیره که برای استحکام بیشتر به‌صورت ضربه‌دری قرار داده می‌شود) خاج تیر، خاج میله
  • noun
    (ریل راهآهن - هریک از چوبهای زیر ریل یا (تراورس) که به شکل ضربدر قرار داده می‌شوند) تراورس چلیپایی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد crosstie

  1. noun One of the cross braces that support the rails on a railway track
    Synonyms: tie, railroad-tie, sleeper

ارجاع به لغت crosstie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crosstie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crosstie

لغات نزدیک crosstie

پیشنهاد بهبود معانی