فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Crosstie

معنی‌ها

noun

(میله یا تیر یا چوب و غیره که برای استحکام بیشتر به‌صورت ضربه‌دری قرار داده می‌شود) خاج تیر، خاج میله

noun

(ریل راهآهن - هریک از چوبهای زیر ریل یا (تراورس) که به شکل ضربدر قرار داده می‌شوند) تراورس چلیپایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crosstie

  1. noun one of the cross braces that support the rails on a railway track
    Synonyms:
    tie sleeper railroad-tie

ارجاع به لغت crosstie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crosstie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crosstie

لغات نزدیک crosstie

پیشنهاد بهبود معانی