با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Curcuma

    American: ˈkɜːrkjʊmə British: ˈkɜːkjʊmə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    curcuma, (گیاه‌شناسی - از ریشه‌ی عربی) زردچوبه (جنس Curcuma از خانواده‌ی زنجبیل که بومی نواحی حاره بوده و از ریشه‌ی نوعی از آن به نام Curcuma longa زردچوبه‌ی خوراکی به‌دست می‌آید)
    (گیاه‌شناسی - از ریشه‌ی عربی) زردچوبه (جنس Curcuma از خانواده‌ی زنجبیل که بومی نواحی حاره بوده و از ریشه‌ی نوعی از آن به نام Curcuma longa زردچوبه‌ی خوراکی به‌دست می‌آید)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت curcuma

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «curcuma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curcuma

    لغات نزدیک curcuma

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی