فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Curd

kɜːrd kɜːd

شکل جمع:

curds

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

غذا و آشپزی شیر لخته

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

In Indian cuisine, curd is often used as a side dish to balance out spicy flavors.

در خوان هندی، اغلب از شیر لخته به عنوان غذای فرعی برای متعادل کردن طعم‌های تند استفاده می‌شود.

I love spreading curd on my toast in the morning.

دوست دارم صبح‌ها روی نان تست، شیر لخته بمالم.

verb - transitive

دلمه بستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The heat caused the cream to curd.

حرارت باعث دلمه بستن خامه شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت curd

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curd

لغات نزدیک curd

پیشنهاد بهبود معانی