Cybernetics

    ˌsaɪbərˈnet̬ɪks ˌsaɪbəˈnetɪks
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    تکنولوژی زیست‌شناسی کامپیوتر هوش مصنوعی سایبرنتیک، فرمانش‌شناسی، دانش رایانیک (دانشی که به مطالعه‌ی سیستم‌های کنترلی و ارتباطی در موجودات زنده و ماشین‌ها می‌پردازد) link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The applications of cybernetics range from robotics to ecology.
    - کاربردهای فرمانش‌شناسی از رباتیک تا بوم‌شناسی متغیر است.
    - Many modern technologies are influenced by principles of cybernetics.
    - بسیاری از فناوری‌های مدرن تحت‌تأثیر اصول سایبرنتیک هستند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cybernetics

    1. noun an interdisciplinary field that studies the structure and function of systems, particularly in relation to communication and control in living organisms and machines
      Synonyms:
      artificial intelligence automation robotization autonetics automatic technology telemechanics electronic communication radiodynamics

    ارجاع به لغت cybernetics

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cybernetics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cybernetics

    لغات نزدیک cybernetics

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه