با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Euro

    ˈjʊroʊ ˈjʊroʊ ˈjʊroʊ ˈjʊərəʊ ˈjʊərəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      euros

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable A2
    یورو (واحد اصلی پول اتحادیه‌ی اروپا)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - a 100-euro note
    - یک اسکناس ۱۰۰ یورویی
    - You can find a hotel for €80 a night.
    - با شبی ۸۰ یورو می‌توانید هتل پیدا کنید.
    prefix
    مربوط به اتحادیه‌ی اروپا
    - a Euro-MP
    - عضو پارلمان اروپا
    - Europop
    - موسیقی مدرن و جوانان اروپا
    countable
    جانورشناسی کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی
    - The euro hopped across the grassy plains.
    - کانگوروی بزرگ خاکستری از میان دشت‌های پرعلف پرید.
    - The euro's fur was a unique color of grayish-brown.
    - خز کانگوروی خاکستری یک رنگ بی‌نظیر از قهوه‌ای مایل به خاکستری بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت euro

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «euro» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/euro

    لغات نزدیک euro

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی