آخرین به‌روزرسانی:

Expecting A Baby

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

در انتظار بچه بودن، باردار بودن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She is expecting a baby in the spring.

او در بهار منتظر بچه است (باردار است).

They are expecting their first baby.

آنها در انتظار اولین فرزند خود هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت expecting a baby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expecting a baby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expecting-a-baby

لغات نزدیک expecting a baby

پیشنهاد بهبود معانی