آیکن بنر

لیست کامل لغات کتاب‌های English Vocabulary In Use

واژگان کتاب‌های English Vocabulary In Use

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Fissionable

ˈfɪʃənəbl̩ ˈfɪʃnəbl̩

معنی fissionable

adjective

قابل‌شکستن و تقسیم، شکافت‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fissionable

  1. adjective capable of undergoing nuclear fission
    Synonyms:
    Antonyms:
    nonfissionable

ارجاع به لغت fissionable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fissionable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fissionable

لغات نزدیک fissionable

پیشنهاد بهبود معانی