آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fissile

ˈfɪsl ˈfɪsaɪl

معنی fissile | جمله با fissile

adjective

قابل شکافتن، شکافتنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

fissile materials

مواد شکافتنی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fissile

  1. adjective capable of being split or cleft or divided in the direction of the grain
    Antonyms:
    nonfissile nonfissionable

ارجاع به لغت fissile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fissile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fissile

لغات نزدیک fissile

پیشنهاد بهبود معانی