فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Flash Drive
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
کامپیوتر فلش، فلش مموری (دستگاهی برای ذخیره‌سازی اطلاعات)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Can you bring me a flash drive so I can save this presentation?
می‌توانی برایم یک فلش بیاوری تا این ارائه را ذخیره کنم؟
I lost my flash drive and now I can't access any of my files.
فلشم را گم کردم و الان به هیچ کدام از فایل‌هایم دسترسی ندارم.
ارجاع به لغت flash drive
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «flash drive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flash-drive
لغات نزدیک flash drive
- - flash burn
- - flash card
- - flash drive
- - flash flood
- - flash fly