فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Flocculate

ˈflɑːkjəˌleɪt ˈflɒkjʊleɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

قلنبه، انبوهی، طره، کلاله، کاکل، اجتماع کردن،به‌صورت رشته‌های انبوه و کرک‌دار در آوردن، انبوه شدن، لخته‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت flocculate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flocculate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flocculate

لغات نزدیک flocculate

پیشنهاد بهبود معانی