آخرین به‌روزرسانی:

    Furrier

    ˈfɜːriər ˈfʌriə

    صفت عالی:

    furriest

    معنی

    noun

    تاجر خز، خزدوز، خزفروش، پوست‌فروش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد furrier

    1. noun someone whose occupation is making or repairing fur garments
      Synonyms:
      tailor fur dealer busheler cloakmaker modiste tailleur

    ارجاع به لغت furrier

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «furrier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/furrier

    لغات نزدیک furrier

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    bland desperately indicate treat vice observe sign in analyze var be going to excuse reticulum warm up weekend anger تهران آرایش شخصی ایرانی عقیق هندوستان سرگرمی لوله کش استفاده‌شده استفاده‌نشده استفاده‌جو ثبت‌نام ثبت‌نام کردن جادوگر تنبیه