امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Helminthic

    American: helˈmɪnθɪk British: helˈmɪnθɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    کرمی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد helminthic

    1. noun A medication capable of causing the evacuation of parasitic intestinal worms
      Synonyms: vermifuge, anthelmintic, anthelminthic
    2. adjective Capable of expelling or destroying parasitic worms
      Synonyms: anthelmintic, anthelminthic, parasiticidal

    ارجاع به لغت helminthic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «helminthic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/helminthic

    لغات نزدیک helminthic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel