آخرین به‌روزرسانی:

Helminth

ˈhelˌmɪnθ ˈhelˌmɪnθ

معنی‌ها

noun

(طب، جانورشناسی) کلمات پیشوندی است به معنی کرم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد helminth

  1. noun worm that is parasitic on the intestines of vertebrates especially roundworms and tapeworms and flukes
    Synonyms:
    parasitic worm

ارجاع به لغت helminth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «helminth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/helminth

لغات نزدیک helminth

پیشنهاد بهبود معانی