فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Holy Orders

ˈhoʊliˈɔːrdərz ˈhəʊliˈɔːdəz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • آیین کسوت‌بخشی به کشیشان
  • کشیش کسوت‌بخشی‌شده، دستگذاری و تقدیس‌شده
  • (کاتولیک) مدارج و مراتب کسوت بخشی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد holy orders

  1. noun sacrament of ordination
    Synonyms: minister's rank, orders, priest's rank, rite of ordination, sacraments

Idioms

  • take holy orders

    به کسوت کشیشی درآمدن، (رسما) کشیش شدن

ارجاع به لغت holy orders

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «holy orders» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/holy orders

لغات نزدیک holy orders

پیشنهاد بهبود معانی