معنی jersey به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈdʒɜrːzi ˈdʒɜːzi

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پوشاک لباس کش‌باف، پیراهن کش‌باف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- She wore a jersey to stay warm on the chilly evening.

- او لباسی کش‌باف پوشید تا در عصر سرد، گرم بماند.

- I bought a new jersey for the upcoming winter.

- من پیراهن کش‌باف جدیدی برای زمستان آینده خریدم.

noun countable

پوشاک پیراهن ورزشی

- The fans waved their jerseys in support of the team.

- هواداران برای حمایت از تیم، پیراهن‌های ورزشی خود را تکان دادند.

- The new jersey features the player’s name and number on the back.

- اسم بازیکن روی پیراهن ورزشی جدید و شماره‌ی بازیکن در پشت آن دیده می‌شود.

noun uncountable

پارچه‌ی پشمی، پارچه‌ی کشی

- He prefers a soft jersey for his everyday t-shirts.

- او پارچه‌ی کشی نرم را برای تی‌شرت‌های روزمره‌ی خود ترجیح می‌دهد.

- The jersey draped elegantly over her shoulders.

- پارچه‌ی پشمی به‌زیبایی روی شانه‌هایش کشیده شد.

noun

(Jersey) جِرزی (جزیره‌ای وابسته به سلطنت بریتانیا)

- Jersey is known for its stunning beaches and picturesque landscapes.

- جِرزی به‌خاطر سواحل خیره‌کننده و مناظر زیبایش شناخته شده است.

- Jersey's dairy products are famous for their quality and taste.

- محصولات لبنی جِرزی به‌دلیل کیفیت و طعم معروف هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jersey

noun A close-fitting pullover shirt

Synonyms:

t-shirt pullover new-jersey rugby-shirt turtleneck garden-state nj tee-shirt

noun The largest of the Channel Islands

Synonyms:

island of Jersey

ارجاع به لغت jersey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «jersey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jersey

لغات نزدیک jersey

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!