امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Malay

    məˈleɪ / / ˈmeɪleɪ məˈleɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    مالایا، ماله

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد malay

    1. adjective Of or relating to or characteristic of the people or language of Malaysia and the northern Malay Peninsula and parts of the western Malay Archipelago
      Synonyms:
      malayan
    1. noun A member of a people inhabiting the northern Malay Peninsula and Malaysia and parts of the western Malay Archipelago
      Synonyms:
      malayan

    ارجاع به لغت malay

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «malay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/malay

    لغات نزدیک malay

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return