Metaphorical

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• adjective
  استعاری
  • - The poet's metaphorical lyrics transported readers to another world.
  • - اشعار استعاری این شاعر خوانندگان را به دنیای دیگری می‌برد.

  • - The author's use of metaphoric descriptions added depth and complexity to the story.
  • - استفاده‌ی این نویسنده از توصیفات استعاری به داستان عمق و پیچیدگی افزود.
• adjective
  تشبیهی، مجازی
  • - I had sprouted metaphorical wings.
  • - گویی بال در آورده‌ بودم.

  • - The storm outside was a metaphorical representation of their tumultuous relationship.
  • - طوفان بیرون نمایشی تشبیهی از روابط پرآشوب آن‌ها بود.