امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mortgagee

    ˌmɔːrɡɪˈdʒiː ˌmɔːɡəˈdʒiː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      mortgagees

    معنی

    noun
    مرتهن، گروگیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mortgagee

    1. noun The person who accepts a mortgage
      Synonyms: mortgage-holder, goddaughter, godson, insuree, warrantee

    ارجاع به لغت mortgagee

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mortgagee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mortgagee

    لغات نزدیک mortgagee

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel