با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Motorist

ˈmoʊt̬ərɪst ˈməʊtrɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    motorists

معنی

countable B2
ماشین‌سوار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد motorist

  1. noun A person who operates a motor vehicle
    Synonyms: driver, traveler, tourist, automobile operator, automobilist, autoist, gear grinder, operator

ارجاع به لغت motorist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «motorist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/motorist

لغات نزدیک motorist

پیشنهاد بهبود معانی