با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Motoring

ˈmoʊt̬ərɪŋ ˈməʊtrɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    motored
  • شکل سوم:

    motored
  • سوم شخص مفرد:

    motors

معنی

noun
اتومبیل‌رانی، ماشین‌سواری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد motoring

  1. verb Travel or be transported in a vehicle
    Synonyms: wheeling, riding, driving, tooling, piloting, touring

ارجاع به لغت motoring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «motoring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/motoring

لغات نزدیک motoring

پیشنهاد بهبود معانی