۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Motoring

ˈmoʊt̬ərɪŋ ˈməʊtrɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    motored
  • شکل سوم:

    motored
  • سوم‌شخص مفرد:

    motors

معنی

noun
اتومبیل‌رانی، ماشین‌سواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد motoring

  1. verb travel or be transported in a vehicle
    Synonyms:
    riding driving touring wheeling tooling piloting

ارجاع به لغت motoring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «motoring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/motoring

لغات نزدیک motoring

پیشنهاد بهبود معانی