سواری، گردش و مسافرت، لنگرگاه، بخش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a riding costume
لباس سوارکاری
a riding horse
اسب سواری
a riding lawn mower
چمنزنی که میتوان سوار آن شد (سواری)
شلوار سوارکاری، شلوار اسبسواری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «riding» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/riding