امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ribbing

ˈrɪbɪŋ ˈrɪbɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ribbed
  • شکل سوم:

    ribbed
  • سوم‌شخص مفرد:

    ribs

معنی

noun
ساختمان دنده های هر چیز، راهها یا خطوط بر جسته،مجموعه تیریا دگل های کشتی، مجموعه رگبرگ های برگ،مسخرگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ribbing

  1. noun Good-natured teasing
    Synonyms:
    badinage banter chaff tease raillery taunt teasing tantalization
  1. verb Subject to laughter or ridicule
    Synonyms:
    razzing roasting teasing joking staying ragging riding needling kidding joshing bantering jesting boning chaffing ridiculing

ارجاع به لغت ribbing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ribbing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ribbing

لغات نزدیک ribbing

پیشنهاد بهبود معانی