۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Ribbing

ˈrɪbɪŋ ˈrɪbɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ribbed
  • شکل سوم:

    ribbed
  • سوم‌شخص مفرد:

    ribs

معنی

noun
ساختمان دنده های هر چیز، راهها یا خطوط بر جسته،مجموعه تیریا دگل های کشتی، مجموعه رگبرگ های برگ،مسخرگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ribbing

  1. noun good-natured teasing
    Synonyms:
    teasing banter tease chaff badinage raillery taunt tantalization
  1. verb subject to laughter or ridicule
    Synonyms:
    teasing joking kidding ridiculing jesting bantering joshing needling riding chaffing ragging razzing roasting boning staying

ارجاع به لغت ribbing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ribbing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ribbing

لغات نزدیک ribbing

پیشنهاد بهبود معانی