سومشخص مفرد:
ribsوجه وصفی حال:
ribbingشیاردار (در مورد بافتنی) (دارای راهراه برجسته)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ribbed socks were comfortable.
جورابهای شیاردار راحت بودند.
She wore a ribbed sweater to keep warm in the chilly weather.
ژاکت شیاردار میپوشید تا در هوای سرد گرم بماند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ribbed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ribbed