سومشخص مفرد:
bonesوجه وصفی حال:
boning(در ترکیب) دارای نوع بهخصوصی استخوان
soft-boned
نرم استخوان
brittle-boned
دارای استخوان شکننده
دارای استخوان (مثل شکمبندهای سابق)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «boned» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boned