خیلی خشک، خشکیده
Due to a shortage of rain the soil is bone-dry.
در اثر بیبارانی زمین کاملاً خشک شده است.
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند، جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bone-dry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bone-dry