با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Mountie

    ˈmaʊnti ˈmaʊnti
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین Mounty نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار Mountie رایج است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable informal
    پلیس سواره‌نظام سلطنتی کانادا، پلیس سوار کانادا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - He was agreeably surprised to find one from a friend who had joined the Mounties a couple of years previously.
    - او از پیدا کردن یکی از دوستانی که یکی دو سال پیش به پلیس‌های سواره‌نظام سلطنتی کانادا پیوسته بود، بسیار متعجب شد.
    - The kids were trapped in the car for several hours until the Mounties arrived.
    - بچه‌ها چندین ساعت در ماشین گیر کرده‌ بودند تا اینکه پلیس‌های سوار کانادا رسیدند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت mountie

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mountie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mountie

    لغات نزدیک mountie

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند