با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Ob

    ɑːb ɑːb ɒb ɒb
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    رود آب ( که از کوه‌های آلتایی سرچشمه می‌گیرد و پس از گذشتن از سیبری باختری به دریای شمالگان می‌ریزد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    (لاتین) او مرد
    (لاتین) ضمنا، راستی
    abbreviation
    پزشک ویژه گر زایمان، ماما
    abbreviation
    زایمان شناسی، مامایی
    abbreviation
    (انجیل) عوبدیا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ob

    1. noun A major river of western Siberia; flows generally northward and westward to the Gulf of Ob and the Kara Sea
      Synonyms: Ob River
    2. noun The branch of medicine dealing with childbirth and care of the mother
      Synonyms: obstetrics, tocology, midwifery

    ارجاع به لغت ob

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ob» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ob

    لغات نزدیک ob

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی