با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Psychometrics

    ˌsaɪ.koʊˈmɛ.trɪks ˌsaɪkəˈmetrɪks
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    روان‌شناسی سلامت روان روان‌سنجی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Psychometrics is the field of study that focuses on measuring psychological traits and abilities.
    - روان‌سنجی رشته‌ای است که بر سنجش ویژگی‌ها و توانایی‌های روان‌شناختی تمرکز دارد.
    - The company used psychometrics to assess the personality traits of job applicants.
    - این شرکت از روان‌سنجی به منظور ارزیابی ویژگی‌های شخصیتی متقاضیان کار استفاده کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد psychometrics

    1. noun Any branch of psychology concerned with psychological measurements
      Synonyms: psychometry, psychogram, psychometrika, psychograph

    ارجاع به لغت psychometrics

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «psychometrics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/psychometrics

    لغات نزدیک psychometrics

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند