معنی put someone on hold به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

پشت خط نگه داشتن کسی، کسی را در حالت انتظار قرار دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Can you please put me on hold for a moment?

- میشه لطفا منو یه لحظه پشت خط نگه دارید؟

- I was put on hold for twenty minutes before I could speak to a representative.

- بیست دقیقه پشت خط نگه داشته شدم تا تونستم با یه نماینده صحبت کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت put someone on hold

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «put someone on hold» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-someone-on-hold

لغات نزدیک put someone on hold

- put someone (or some animal) out of his (its) misery
- put someone in his place
- put someone on hold
- put someone through the wringer
- put someone to any trouble

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!