Safflower
ˈsæˌflɑːwər
ˈsæˌflɑːwə
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
گیاه‌شناسی
کافشه، کافیشه، گاجره، گل رنگ
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد safflower
-
noun Thistlelike Eurasian plant widely grown for its red or orange flower heads and seeds that yield a valuable oilSynonyms:false saffron Carthamus tinctorius
Collocations
-
روغن کاژیره
ارجاع به لغت safflower
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «safflower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/safflower
لغات نزدیک safflower
- - safety zone
- - saffian leather
- - safflower
- - safflower oil
- - saffron