Stomatal

    ˈstoʊmətəl ˈstəʊmətəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    دارای دهان یا دهانه یا روزنه، دهان‌دار، وابسته به دهان، دهانی، روزنه‌ای، روزنی، دهانه‌ای

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The stomatal conductance of the plant increased in response to higher light intensity.
    - رسانایی روزنی گیاه در پاسخ به شدت نور بیشتر افزایش یافت.
    - the stomatal cells on the underside of the leaf
    - سلول‌های روزنه‌ای زیر برگ
    - the stomatal conductance of a plant
    - رسانایی روزنه‌ای گیاه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد stomatal

    1. adjective Relating to or constituting plant stomata
      Synonyms: stomatous

    ارجاع به لغت stomatal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stomatal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stomatal

    لغات نزدیک stomatal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند