Swordfish

    ˈsɔːrdfɪʃ ˈsɔːdˌfɪʃ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      swordfish

    توضیحات

    همچنین می‌توان از شکل جمع swordfishes به‌ جای swordfish استفاده کرد.

    معنی

    noun plural
    جانورشناسی نیزه ماهی، شمشیرماهی (جنس Xiphias gladius از تیره‌ی Xiphiidae)
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد swordfish

    1. noun Large toothless marine food fish with a long swordlike upper jaw; not completely cold-blooded i.e. they are able to warm their brains and eyes: worldwide in warm waters but feed on cold ocean floor coming to surface at night
      Synonyms: xiphias-gladius

    ارجاع به لغت swordfish

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «swordfish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swordfish

    لغات نزدیک swordfish

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند