فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tachometer

tækˈɑːmət̬ər tæˈkɒmɪtə

معنی‌ها

noun

اندازه‌گیر سرعت چرخش

noun

سرعت‌سنج، سرعت‌نما

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tachometer

  1. noun measuring instrument for indicating speed of rotation
    Synonyms:
    tach

ارجاع به لغت tachometer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tachometer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tachometer

لغات نزدیک tachometer

پیشنهاد بهبود معانی