Terra Cotta

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• noun
  (ایتالیایی-نوعی سفال پخته شده‌ی لعابدار یا بدون لعاب که از آن برای ساخت مجسمه و گلدان و سقف و تزئینات برجسته و غیره استفاده می‌شود) تراکوتا، سفالینه، سفالین
  • - terra-cotta tiles
  • - کاشی‌های تراکوتا

  • - The Terracotta Army is a collection of terracotta sculptures depicting the armies of Qin Shi Huang, the first emperor of China.
  • - «لشکر سفالین» مجموعه‌ای از مجسمه‌های سفالی است که ارتش‌های چین شی هوانگ (نخستین امپراتور چین) را نشان می‌دهد.
• noun
  (ایتالیایی) نارنجی مایل به قهوه‌ای، تراکوتا
  • - Terracotta is a warm color.
  • - نارنجی مایل به قهوه‌ای، یک رنگ گرم است.

  • - Terracotta is a colors that resembles fired clay.
  • - تراکوتا رنگی است که به خاک رس پخته‌شده شبیه است.