با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Triathlete

    traɪˈæθliːt traɪˈæθliːt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    ورزش سه‌گانه‌کار (ورزش‌کاری که در مسابقات ورزش‌های سه‌گانه شرکت می‌کند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - She trained tirelessly to become a successful triathlete.
    - او به‌طور خستگی ناپذیری تمرین کرد تا یک سه‌گانه‌کار موفق شود.
    - The triathlete completed the grueling race in record time.
    - این سه‌گانه‌کار مسابقه‌ی طاقت‌فرسایی را ​​در زمان رکورد به پایان رساند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت triathlete

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «triathlete» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triathlete

    لغات نزدیک triathlete

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی