آخرین به‌روزرسانی:

Zonal

ˈzoʊnl ˈzəʊnl

صفت تفضیلی:

more zonal

صفت عالی:

most zonal

معنی

adjective

( zonary ) منطقه‌ای، مداری، ناحیه‌ای، غشایی، جداری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zonal

  1. adjective relating to or of the nature of a zone
    Synonyms:
    zonary
  1. adjective associated with or divided into zones
    Antonyms:
    azonal

ارجاع به لغت zonal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zonal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zonal

لغات نزدیک zonal

پیشنهاد بهبود معانی