آخرین به‌روزرسانی:

اطرافیان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم جمع
فونتیک فارسی / atraafiyaan /

associated, attendants, followers, hangers on, retainers

نزدیکان، افراد نزدیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

آدم را از اطرافیانش می‌شود شناخت.

A person can be known by the company he keeps.

اطرافیانش از او محافظت می‌کردند.

Her retainers protected her.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اطرافیان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اطرافیان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اطرافیان

لغات نزدیک اطرافیان

پیشنهاد بهبود معانی