آخرین به‌روزرسانی:
باشکوه به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
باعظمت، باابهت
فونتیک فارسی
baashokooh
صفت
splendid, princely, grand, palatial, magnificent, majestic, grandly, grandiose, sumptuous, imposing, superb, glorious, impressive, pompous, royal, lordly, resplendent
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بنای باشکوه
an imposing building
یک کاخ باشکوه
a splendid palace
نمونه‌جمله‌های بیشتر
بقایای سنگی موجوداتی که زمانی باشکوه بودند
petrified remains of the once-glorious creatures
مترادف و متضاد باشکوه
-
مترادف:باشوکت باعظمت پرابهت پرشکوه پرجلال شکوهمند مجللمتضاد:بی‌شکوه بی‌ابهت
ارجاع به لغت باشکوه
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «باشکوه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باشکوه
لغات نزدیک باشکوه
- - باشکر آمیختن
- - باشکر پوشاندن
- - باشکوه
- - باشگاه
- - باشگاه آواز و سرود