بهزاد به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
نیکزاد
فونتیک فارسی
behzaad
صفت
well-born, noble, of a good stock
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او مردی بهزاد است و همه‌ی ما او را تحسین می‌کنیم.
- He is a noble man, we all admire him.
- او از تباری بهزاد است.
- He is considered to be of noble origins.
نام مرد
فونتیک فارسی
behzaad
اسم خاص
masculine proper noun, Behzad
- استادی بهزاد واقعاً اعجاب‌انگیز بود.
- Behzad's mastery was simply formidable.
- بهزاد دوست قدیمی توست؟
- Is Behzad an old friend of yours?
ارجاع به لغت بهزاد
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بهزاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بهزاد
لغات نزدیک بهزاد
- - بهره هوشی
- - بهریار
- - بهزاد
- - بهزاد سالاری
- - بهزاسازی