حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
بچهجن به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / bachche jen /
imp
imp
جن کوچک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او قسم خورد که یک بچهجن را نزدیک چاه دیده است.
She swore she saw an imp playing near the well.
بچهجنها به حقههای زیرکانهشان معروفاند.
Imps are known for their sneaky tricks.
ارجاع به لغت بچهجن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «بچهجن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بچهجن
لغات نزدیک بچهجن
- - بچه تولید کردن
- - بچه جغد
- - بچهجن
- - بچه حلزون
- - بچه حلزون ها