با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

بی محلی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بی‌اعتنایی کردن

فونتیک فارسی

bimahalli kardan
فعل متعدی
to cold shoulder, to snub, to disregard, to slight, to neglect

- هرگز قصد نداشتیم به اقلیت‌ها بی‌محلی کنیم.

- It was never our intention to slight minority communities.

- آن‌ها به مهمان‌های ما بی‌محلی کردند.

- They neglected our guests.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بی محلی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی محلی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بی محلی کردن

لغات نزدیک بی محلی کردن

پیشنهاد بهبود معانی